حروف ربط (La conjoction) کلماتی تطبیق ناپذیرند که دو کلمه، دو گروه از کلمات و یا دو جمله را به هم متصل میکنند. حروف ربط به دو گروه بزرگ تقسیم میشوند، حروف ربط همپایهساز (Les conjoctions de coordination) و حروف ربط وابستهساز (Les conjonctions de subordination).
حروف ربط همپایهساز
حروف ربط همپایه ساز کلمات، گروه کلمات و یا جملاتی را به هم متصل میکنند که نقش دستوری یکسان دارند و وابسته و تابع یکدیگر نیستند. برای مثال:
Il n’est ni curieux ni attentif.
او نه کنجکاو است نه محتاط.
در عبارت بالا حرف ربط "ni" دو صفت "curieux" (کنجکاو) و "attentif" (محتاط)، را با نقش دستوری یکسان به هم متصل کرده است.
Sonia est fatiguée car elle s'est couchée tard.
"سونیا" خسته است زیرا دیر خوابیده است.
در عبارت بالا حرف ربط "car" دو جمله مستقل (یعنی پایه و پیرو نیستند) را به هم متصل کرده است.
در عبارات زیر میتوانید پرکاربردترین حروف ربط همپایهساز را مشاهده کنید:
mais (اما)
Elle aurait aimé venir mais elle est malade.
او دوست داشت بیاید اما مریض است.
در مثال بالا "mais" (اما) که حرف ربط همپایهساز است دو عبارت همپایه "Elle aurait aimé venir" و "elle est malade" را بهم مرتبط کرده است.
ou (یا)
Veux-tu un thé ou un café ?
تو چای میخواهی یا قهوه؟
در مثال بالا "ou" (یا) که حرف ربط همپایهساز است دو کلمه همپایه "un thé" (یک چای) و "un café" (یک قهوه) را بهم مرتبط کرده است.
et (و)
J'ai un chat et un poisson rouge.
من یک گربه و یک ماهی قرمز دارم.
در مثال بالا "et" (و) که حرف ربط همپایهساز است دو کلمه همپایه "un chat" (یک گربه) و "un poisson rouge" (یک ماهی قرمز) را بهم مرتبط کرده است.
donc (پس)
Elle se repose, donc elle sera en forme.
او استراحت میکند پس سرحال خواهد بود.
در مثال بالا "donc" (پس) که حرف ربط همپایهساز است دو عبارت همپایه "Elle se repose" (او استراحت میکند) و "elle sera en forme" (سرحال خواهد بود) را بهم مرتبط کرده است.
or (در حالیکه)
Elise m'attendait, or je ne l'ai pas vue.
"الیس" منتظرم بود در حالیکه من او را نمیدیدم.
در مثال بالا "or" (در حالیکه) که حرف ربط همپایهساز است دو عبارت همپایه "Elise m'attendait" ("الیس" منتظرم بود) و "je ne l'ai pas vue" (من او را نمیدیدم) را بهم مرتبط کرده است.
ni… ni (نه این...نه آن)
Ni vu, ni connu.
نه دیده و نه شناخته.
در مثال بالا "ni… ni" (نه این...نه آن) که حرف ربط همپایهساز است دو واژه همپایه "vu" (دیده) و "connu" (شناخته) را بهم مرتبط کرده است.
car (زیرا)
Elle pleure de joie car elle a eu son examen.
او از شادی گریه میکند زیرا امتحانش را داده است.
در مثال بالا "car" (زیرا) که حرف ربط همپایهساز است دو عبارت همپایه "Elle pleure de joie" (او از شادی گریه میکند) و "elle a eu son examen" (امتحانش را داده است) را بهم مرتبط کرده است.
حروف ربط وابستهساز
حروف ربط وابستهساز عباراتی رابه هم متصل میکنند که از نظر دستور زبان همپایه نیستند و نقش دستوری یکسان ندارند. هنگامی که این حروف ربط در عبارتی قرار میگیرند جمله پایه و جمله پیرو میسازند. برای مثال:
Le chat est un animal domestique parce qu’il peut vivre avec l’homme.
گربه یک حیوان اهلی است چونکه میتواند با انسان زندگی کند.
در مثال بالا عبارت "گربه یک حیوان اهلی است" جمله پایه یا مستقل است و عبارت بعد از حرف ربط "parce que" یعنی "میتواند با انسان زندگی کند" جمله ی پیرو یا وابسته است.
در عبارات زیر میتوانید پرکاربردترین حروف ربط وابسته ساز را مشاهده کنید:
que (که)
Je pense que tu viendras.
من فکر میکنم که تو میآیی.
در مثال بالا جمله "Je pense" (من فکر میکنم) جمله پایه یا مستقل است و عبارت بعد از حرف ربط "que" (که) یعنی "tu viendras" ( تو میآیی) جمله ی پیرو یا وابسته است.
parce que, puisque, comme (زیرا، چون که، چون)
Puisque tu m'as invité, je viendrai à ton anniversaire.
چون تو مرا دعوت کردی، به تولدت خواهم آمد.
در مثال بالا جمله "je viendrai à ton anniversaire" (به تولدت خواهم آمد) جمله پایه یا مستقل است و عبارت بعد از حرف ربط "Puisque" (چون) یعنی "tu m'as invité" (تو مرا دعوت کردی) جمله ی پیرو یا وابسته است.
de telle sorte que, si bien que (به طوریکه، تا حدی که)
Elles ont dansé toute la nuit, si bien qu'elles ont dormi toute la journée.
آنها تمام شب رقصیدند به طوریکه تمام روز را خواب بودند.
در مثال بالا جمله "Elles ont dansé toute la nuit" (آنها تمام شب رقصیدند) جمله پایه یا مستقل است و عبارت بعد از حرف ربط "si bien que" (به طوریکه) یعنی "elles ont dormi toute la journée" (تمام روز را خواب بودند) جمله ی پیرو یا وابسته است.
dès que, quand, lorsque (به محض اینکه، هنگامی که)
Dès qu'elle arrivera, nous sortirons.
به محض اینکه او برسد ما خواهیم رفت.
در مثال بالا جمله "nous sortirons" (ما خواهیم رفت) جمله پایه یا مستقل است و عبارت بعد از حرف ربط "dès que" (به محض اینکه) یعنی "elle arrivera" (او برسد) جمله ی پیرو یا وابسته است.
même si, alors que, bien que (حتی اگر، در حالیکه)
Tu sors ce soir alors que tu es fatigué.
تو امشب بیرون میروی درحالیکه خسته هستی.
در مثال بالا جمله "Tu sors ce soir" (تو امشب بیرون میروی) جمله پایه یا مستقل است و عبارت بعد از حرف ربط "alors que" (درحالیکه) یعنی "tu es fatigué" (خسته هستی) جمله ی پیرو یا وابسته است.
pour que, dans le but que (برای اینکه، به این دلیل که)
Il faudra que nous arrivions très tôt pour que tu puisses avoir une place.
باید خیلی زود برسیم به این دلیل که تو بتوانی یک جا داشته باشی.
در مثال بالا جمله "Il faudra que nous arrivions très tôt" (باید خیلی زود برسیم) جمله پایه یا مستقل است و عبارت بعد از حرف ربط "pour que" (به این دلیل که) یعنی "tu puisses avoir une place" (تو بتوانی یک جا داشته باشی) جمله ی پیرو یا وابسته است.
si (اگر)
Si tu essayais, tu y arriverais.
اگر تلاش کنی به آنجا میرسی.
در مثال بالا جمله "tu y arriverais" (به آنجا میرسی) جمله پایه یا مستقل است و عبارت بعد از حرف ربط "Si" (اگر) یعنی "tu essayais" (تلاش کنی) جمله ی پیرو یا وابسته است.